مثنوی "بیشه دراز الگوی پایداری"
مثنوی زیر یکی از مجموعه مثنوی های کتاب دوم حاج بختیار بیگ زاده (زیرچاپ) است که درباره روستای بیشه دراز سروده شده است. در این کتاب وقایع دوران پرافتخار دفاع مقدس در قالب مثنوی و در بحر متقارب مُثَمَّن مَحذوف سروده شده است.
کتاب اول حاج بختیار بیگ زاده تحت عنوان "برگزیده هایی از سفر حاج" شامل سفرنامه حج ایشان به صورت منثور و منظوم شامل اشعاری متناسب با اماکن و وقایع حج و در مدح معصومین و نیز اشعاری برای پدر و مادر بزرگوارشان می باشد که در سال 88 به زیور طبع آراسته گردیده است.
اینک بخشی از کتاب زیر چاپ ایشان که در مورد بیشه دراز است را مرور میکنیم:
نمودم در این بُرهه بس یاد جنگ |
|
بیان کردم اوضاع ناشاد جنگ |
کنون از دهی گویم از «دهلران» |
|
که خوش بود ملجای رزمندگان |
بگوید از آن سنگرش هر خبیر |
|
که بودش چو بخشی ز تیپ امیر[1] |
چو باشند اهلش همه رزمجوی |
|
برازنده هستند و آرام خوی |
بسیج است هرکس در آن رادگه |
|
که باشد نویسنده را زادگه |
همه پهلوانند و زاهد منش |
|
نمایند هر کفر را سرزنش |
به دوران جنگ و در آن روزگار |
|
شدند آک[2] بر دشمن نابکار |
ز بس پیشتازند آن جمع گُرد |
|
فراوانشان در ره دین بمرد |
بوَند آن همه زان ده آشنا |
|
که باشد بسی برتر از «پیشوا»[3] |
بلی! سربداران «بیشهدراز» |
|
نکو آفریدند فخر و فراز |
به وقت هزیمت چو روز ظفر |
|
ندیدیم از آنها هراس از خطر |
چه پیر و چه کودک چه ورزیدهکار |
|
نبودند امن آنی از کارزار |
«علی...» کدخدایی که نامآور است |
|
شهیدی کهنسال از آن لشکر است |
نیا بالوی باشد آن خوش مرام |
|
شفیعش بود باب و سلطانه مام[4] |
شهیدی چو «ناصر» که کامی ندید |
|
ز گلزار عمرش پدر گل نچید |
شنیدم دم مرگش آن بیگناه |
|
طلب کرد بابای خود با نگاه[5] |
ز «نادعلیپور» گویم سخن |
|
از او و «هدایت» دو گلگون کفن |
غمین گشتم از مرگ آن دو قمر |
|
چو بودند هردویشان تک پسر |
فغانم بسی بر «هدایت» بوَد |
|
که نسل پدر را نهایت بوَد |
هِلید آن همه خواهر و مادرش |
|
برفت و نشانش بوَد دخترش |
ولی جاودان نام باد آن شهید |
|
چو جانش حسینانه داد آن شهید |
«خداداد» آن مرد پر بار و بر |
|
شهیدی که تک بود او از پدر |
نمودش فدا چشم جانان خود |
|
سپس هدیه بنمود وی جان خود |
اگر پیرمردی نبودش توان |
|
به جبهه بکرد او جوانش روان |
دو پور از«..هواس»[6] آنچونان آرَمید |
|
که شد زان شهیدان یکی ناپدید |
در امید گمگشته وی جان سپرد |
|
بدان آرزو همسرش هم بمرد |
«عبد جادری» هم دو پورش چونان |
|
به یک لحظه در جبهه دادند جان[7] |
دمی گویم از شیمیایی به زار |
|
که از خشم زد دشمن نابکار |
بسی جان ستاند او ز خرد و کلان |
|
یکی شان بوَد «نادری» آن یلان |
چه کس داند آن «سبزی خوب...» ما |
|
چسان گوش وی گشت از تن جدا |
کنم یاد مردان غربت نشین |
|
دلیران میدان و تسلیم دین |
چه «احمد» چه «کوچکعلی» آن دو راد |
|
بر آنها درودی غریبانه باد[8] |
غریب دگر «بیگزاده» است نام |
|
که بیگه شکسته شد آن لعل خام |
چو «رحمان» و «صحرایی» و چون «حسن» |
|
جدا گشت از بومش اندر وطن |
ولی آن مکان بومشان بشمریم |
|
چو باشند مهمان «عبدالکریم»[9] |
نه فرمانده دیده کسی چون «غلام...» |
|
نهچون«یوسف»و«مؤمنی»درکلام[10] |
تو را کی توان باشد ای «بختیار»! |
|
که نام آوری آن همه رستگار[11] |
[1] تیپ یازده امیر (سپاه پاسداران) در استان ایلام که همهی پاسداران و بسیجیان استان تابع آن بودند.
[2] آک = بدی، گزند، آسیب، آفت.
[3] پیشوا، یکی از روستاهای توابع شهرستان ورامین است که شهدا زیادی تقدیم اسلام کرده است.
[4] «سلطان»، مادر «شهید علیرضا آذرپیرا»، دختر «شاهنظر» و «خیربانو»، (پسرعمو و خواهر) کدخدا بگنظر بیگزاده بزرگمرد «طایفهی رضا» از ایل جاویروند بود.
[5] در بین شهیدان روستای بیشهدراز در زمان شهادت، شهید «علیرضاآذرپیرا» بیشترین و شهید «ناصرملکی» کمترین سن (... سال و ... سال) را داشتند.
[6] اشاره است به «حاج صیدهواس صحرایی» پدر شهید گمگشته «علیمحمد صحرایی» و شهید «یارمحمد صحرایی»
[7] اشاره به حاج عبد جادری (عبد سلیمان) است که فرزندان او به نامهای (مهدی و نجم) در یک سنگر و همزمان به شهادت رسیدند.
[8] شهید کوچکعلی نظری و شهید احمد خدادوست، در گلزار شهدای شوش دانیال(ع) مدفونند.
[9] شهدای مورد اشاره (علی بیگزاده، رحمان عبدالی، حمیدرضا صحرایی و حسن اعلایی) که در دوران آوارگی به شهادت رسیدند و امکان آوردن آنها به زادگاهشان نبود، در شهرستان آبدانان دفن شدهاند. شهید عبدالکریم نظرزاده نسبت پسرعمو با نامبردگان دارد و اهل آبدانان است.
[10] شهیدان مورد اشارهی این بیت، به ترتیب: غلامرضا بازدار، یوسف نظری و طلبه شهید علی مؤمنی هستند.
[11] اسامی شهدای روستای بیشهدراز به شرح زیر است: 1-آبسالان (محمد) 2- آبسالان (نصرالله) 3- آذرپیرا (علیرضا) 4- احمدی (حیدر) 5- اعلایی (حسن) 6- بازدار (غلامرضا) 7- بیگزاده (علی) 8- جادری (مهدی) 9- جادری (نجم) 10- خدادوست (احمد) 11- خوبآیند (سبزی) 12- شهری (مصطفی) 13- شیری (نعمتالله) 14- صحرایی (حمیدرضا) 15 – صحرایی (علیمحمد) 16- صحرایی (هدایت) 17- صحرایی (یارمحمد) 18- عبدالهی (مهدی) 19- عبدالی (رحمان) 20- ملکی (حسین) 21 – ملکی (عبدالمحمد) 22- ملکی (ناصر) 23- ملکی (نعمتالله) 24- موئمنی (بکشیر) 25- موئمنی (شیرمحمد) 26- موئمنی (علی) 27- موئمنی (نیازعلی) 28- نادری (مراد) 29- نادعلیپور (جبار)30- نصرالهی (خداداد) 31 نصرالهی (ریاض) 32- نصری (علیمراد) 33- نظرزاده (عبدالکریم) 34- نظری (کوچکعلی) 35 نظری (نعمت) 36- نظری (یوسف).
دیدگاهها
به مناسبت هفته دولت:
پس از مدتی فتنه تکرار شد /// خطای غریبی پدیدار شد
خبر بود از دفتر «باهنر» /// که یکباره گردید زیر و زبر
رجایی در آن ضربه ی هولناک /// ببازید چون باهنر جان پاک
خسته نباشید
بسیار عالی
جناب آقای نبی مدیریت ارجمند و بی ادعای سایت:
لطفا یا کلا نظر دوستان و پاسخ های سایت را پخش کن یا اصلا جواب نده چون بعضی کامنتها را بدون پخش کردن جواب میدی و ما سر در نمیاریم چون فقط خودت خوندیش. مثه همین کامنت آقای امیدوار دگر اندیش در پایین. امیدوار فکر میکنه اگه کسی لقب دگراندیش را یدک بکشه مهم میشه و اسمی دست و پا میکنه در حالی که اونایی که دگر اندیشند یه چیزایی حالیشونه و از بس حالیشونه بضی مواقع دگراندیش شدن. یا ابراهیم قتال.
باتشکر از از شما دوست عزیز نبی اله
جالبه بدونید که این اشتباه جناب آقای شیخی باعث شد که به لینک وبلاگشان سری بزنم بسیار عالیست و توصیه میکنم به دیگر دوستان که از مطالب و عکسهای پربارشان جهت آشنایی هرچه بیشتر با اماکن دیدنی،طوایف،گوی ش،پوشش و...استان ایلام،بهره مند شوند.
ضمناً مادرم هم متقابلاً از جناب شیخی بابت "وزکه"گفتن،پوزش خواستند
حاج بختیار بیگ زاده از شعرا و ادبا و مورخین کم ادعا و بی ریای دیارمان است. مفاخری است که برای نسل جدید روستایمان کمتر شناخته شده است و اطلاعات کاملی در مورد آباء و اجدادمان دارد. با اشعار و کتاب قبلی اش آشنایی دارم. از 10 سال پیش بدنبال تدوین دایره المعارف جامعی پیرامون دفاع مقدس در استان ایلام بودند و در این راه سختیهای زیادی را کشیدند خداوند را شاکرم که به این مهم دست یافته اند.
برای حاجی و فرزندان نخبه اش طول عمر با برکت و توفیقات روز افزون مسئلت می کنم. ختم کلام اینک شهادت می دهم که نبی الله در مورد همه ساکنین روستا جانب اعتدال رعایت نموده و متهم کردن ایشان بدور از انصاف است
نه لحن بد جواب نداده یه یادآوری همراه با چاشنی شوخی بوده
با سلام و درود فراوان خدمت شما دوستان عزیز و آقای بی نام و نشان عزیز که امیدوارم که در این دنیا نام و نشانی با عزت برای خود دست و پا کند
من از{ مال سید نظر} هستم و مادرم از{ نصرالله} و یکم از{ نالی} هم تو وجودمه
باید بگم که آقای بیگزاده به خوبی از تیر و طایفه من یاد کرده و هر کسی هر عکس و مطلبی را ارائه داده به نمایش در آورده من اینجا شهادت میدهم که خانواده های حقنظری از جمله بی ریا ترین و پاکدلترین این دیار هستند
با تشکر
امیدوارم که خوب باشی
قلم به دست خوش ذوق باشی
اوردی نام از شهیدان...
یادکردی از آن زمان
خداییش دست مریزاد ای دایی جان
که گفتی خوب از روستایمان
که گفتی از این بیشه پر رازمان
اونجایی که یاد کردی از بسیجیان
همونجایی که یادکردی از فرماندهان
دست مریزاد ای دایی جان
خداوند علی نگاهدار تو
هزار سال عمر با عزت ازآن تو
قلم شیوا وشعر زیبایت تحسین برانگیز است ومن از گفتن آن ناتوانم، واقعا" بسیار زیبا وجامع بود .
دست مریزاد ؛ امید که در این سایت شاهد دیگر آثارت باشیم . بدرود
من که خودم آدم همیشه معترض و منتقدی هستم شهادت میدهم که آقای بیگ زاده در کمال ادب و در نهایت بیطرفی و عدالت و مردمداری ، سایت را اداره میکند .
سلام اگه کینه توز نبودی سلام میکردی..مگه خودت که بی نام و نشانی دست و پات بستن اسم خدا بیار اقدام کن و همه این اطلاعات و فراهم کن این حتمن مثه دیگر شعاراتونه/از مرد درختی مورد نظرت بنویس مثه مرد با نام و نشان مطالبت را بفرس ما که در قبال این سایت دستمزدی نمیگیریم... با این که ادب رعایت نکردی اما نظراتت پخش میشن ىا علی مدد.
قانع شدم ، درکت می کنم ، دهلران ما فعلاً به آن ظرفیت نرسیده است . جدا از پاسخت متأثر شدم .
برایت آرزوی سرافرازی و بهروزی دارم .
انتقادی که از بنده از مثنوی نمودم یک واقعیت تاریخی است نه سخنی بی ربط و از سر احساس .
مطلب طولانی ميشود و تو تنگ نظر و کم حوصله و گرنه ......
ایام عزت مستدام
شما دارید توهین میکنید و من باید در برابر پخش کامنا پاسخگو باشم با یه اسم الکی کامنت میذاری بعد هم میخای...من خیلی از این جور کامنتا را پغش نمیکنم و فقط کامنتایی پخش میکنم که بتونم جوابگو باشم و آدم بیمار هم زیاد پیدا میشه .....مثه ....نباید بیشتر توضح بدم من تنگ نظر و شما کلام مرا هم درک نمیکنی چون دگر اندیشی....همچنا ن که این کامنت و کامنت قبلیت که انتقاد از خودم نمودی پخش کردم اون نظرت هم راحت میشه پخش کرد یاحق
دگر اندیش.. امیدوار.. مخالف.. بیشه دراز...شما اسم و فامیلیتون درست بنویسید و هر انتقادی ذارید بنویسید اگه پخش نشد شما دگر اندیش و ما متحجر کج اندیش...یا حق
سلام/ آره ایشان منظورشان زنده یاد مهدیخان بوده و جباب آقای شیخی به همه ی بیشه درازیها و سایت لطف دارن. نبی اله
موید باشید.