بازیهای کودکی
اوشار اوشاره کی
این مطلب برای بزرگترها فقط تجدید خاطرست.
هدفم از فرستادن این بازی ها اینه که میخوام بازی های دوران کودکیمون رو یادتون بندازم که حالا حکم یک نوستالژی رو براشون داره.
اوشار اوشارکی
عجب دور و زمونه ایه ، دوره زمونه عوض شده ؛ چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، این بازی ها جای خودشون رو به تبلت و اسمارت فون و پلی استیشن و ایکس باکس دادن و دیگر خبری از بازیهای جمعی در کوچه و پس کوچه ها نیست. شاید توجه نکرده باشین اما چند سالیه که کودکان دل و دماغی برای اوشار اوشارکی و امثال این بازی ندارن و اگر خیلی اجتماعی باشن در گیم نت سر کوچه خودشون با چند رایانه، بازی های گروهی و تیمی انجام میدن.
اجازه بدین نگاهی داشته باشم به بازیهایی که امروز شاید فقط یادشون در خاطر ما باقی مونده باشه و بچههای نسل جدید یادی از اون ها نداشته باشن و اگرم بیادشون بیاد دیگر تمایلی نسبت به انجام اون ها نشون نمیدن.
که، کی، کو: این بازی در واقع مقدمهای برای شروع بازی های دیگره. برای تعیین سرگروه یا جای ایستادن هر گروه یا نفری که باید بازی را شروع کنه انجام می شد. نفرات و یا یک نفر نماینده ی هر گروه در کنار هم قرار می گیرفتن و با گرفتن دستان همدیگه و بالا و پایین بردن دست ها این جمله رو بر زبون می آوردن(که، کی، کو) و وقتی که به پایان جمله میرسیدن دست ها رو از هم جدا می کردن و با گذاشتن کف یا پشت دست در دست دیگر خود و نگاه کردن به دست ها و خروج نفری که نحوه گذاشتن دستش با بقیه فرق داشت انجام می شد، و اینقد تکرار می شد تا نفر آخر که شروع کننده بازی بود مشخص بشه.
اوشار اوشاره کی: این بازی بیشتر در مواقع شب انجام می شد و منتظر میموندیم تا شب بشه، بعد محوطه مشخصی از کوچه رو در نظر میگرفتیم و یک نفر با شمارش عددها چشم روی هم میگذاشت تا بقیه در مدت زمان کوتاهی دور از چشم او پنهان بشن. وقتی شمارش به پایان میرسید، باید به دنبال همه بچهها میگشت و یکی یکی همه اون ها را پیدا میکرد و سریع به محلی که چشم گذاشته بود باز میگشت و می گفت: سوک سوک! و اگر دیرتر از دیگران می رسید، مجبور بود باز هم چشم بذاره.
اوشار اوشاره کی
اینم تقدیم به همه ی نوستالژی بازها:
امیدوارم خوشتون بیاد........
یادش بخیر بازی دوزو ..... صبح ها بیشتر دم مغازه ها انجام می شد.
تلنجک و سوسه
سلام خوبان
روزهای قشنگ پاییزیتون بخیر
این تصویر متعلق به یک نوع تله است که برای به دام انداختن پرندگانی همچون تیهو(سوسه) یا کبک و کبوتر و ... مورد استفاده قرار می گیرد و از این نوع تله بیشتر در مناطق جنوب غرب کشور استفاده می شودو اسم محلی آن تلنجک می باشد.
این تله به شیوه ای کاملا ساده و سنتی درست می شود بدین نحو، که ابتدا تخته سنگی که به لحاظ شکل هندسی مسطح باشد را تهیه کرده و در مرحله بعد زمین را به شکل چاله در آورده، به اندازه ای که هنگام افتادن سنگ بر روی چاله به پرنده آسیب نرسد، سپس چند تکه چوب را تهیه کرده که از این چوب ها برای نگه داشتن تخته سنگ که بطور مایل بر روی چاله قرار می گیرد(یک سر چوب ها بر روی زمین و داخل چاله و سر دیگرشان به سنگ) استفاده می شود و در انتها اقدام به ریختن دانه (گندم، برنج و...) در داخل چاله می کنند. و به محض ورود پرنده به داخل چاله جهت خوردن دانه ها سنگ بر روی دهانه چاله افتاده و پرنده به تله می افتد.
خاطرات هرچه شیرین تر باشند بعدها از تلخی گلویت را بیشتر می سوزانند !
یادتون نره که: فرو افتادن در مقابل خدا ؛ تنها راه برخاستنه …
یا علی
نویسنده: میثم بیگ زاده
دیدگاهها
سلام به هر حال ایشان هم از بیشه درازیها هستن